سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیمکت آخر

ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشه ها را

کودکان 6 تا 4

 

انتزاع در نقاشی کودکان

 

هفت سال اول  زندگی ما، گویی رقم  زننده ما بقی عمر ماست، آنچه ازهیجانات، کیفیات و کمیات این دوران مارا احاطه می‌کند درطول عمرما  تاثیر گذار است برای همین نقش آموزشها و پرورشهای این دوران و حتی پیش از تولد بسیار با اهمیت و پررنگ است. در کشورهای توسعه یافته به مادران باردار پیشنهاد می گردد تا درزمان بارداری به دیدن آثار نقاشی خوب وخلاقانه بروند یا موسیقیهای خوب بشنوند، 

این درحالیست که در کشورما اصولاً به نقاشی کودک که میتواند به نوعی باعث بروز و تجلی هیجانات انسانی باشد خیلی سطحی و کم اهمیت نگاه  می گردد.

با این توضیحات نقش آموزش نقاشی ( در قالب پرورش خلاقیت دیداری ) اهمیت خاصی پیدا می کند .

یکی از بخشهایی که باعث میشود تا والدین ، نقاشی کودکان را ( در گروه الف ) (سه تا پنج سالگی )جدی نگیرند یا اصولاً آن فرصت  بسیار  طلایی را از دست دهند بخاطر آنست که با مفهوم انتزاع در آثار کودک آشنا نیستند .  متاسفانه  بعضی از معلمان نقاشی نیزنا آگاهانه سعی دارند تا روند انتزاع نگری کودکان  را به نوعی از بین ببرند  که این  کار به حس جستجوگری کودک  لطمه وارد  خواهد کرد.

لازمست کارشناس توانمند در بخش خلاقیت دیداری  روشها و طرق مناسب را به والدین گوشزد نماید.

6


مفهومی کلی انتزاع در نقاشی کودکان وبرخورد ما

شاید خیلی از والدین درک درستی از نقاشی های درهم و بر هم کودکانشان نداشته باشند و شاید بعضی از ایشان کودکانشان را بدلیل رسم اینگونه نقاشی ها مسخره یا ملامت نمایند. چه بسا بعضی افراد وقتی چیزی را درک نکنند یا با تصاویر و معیار شناخته شده قبلی آنها نخواند آن را مورد سوال قرار داده یا  اصل آن را نیز تکذیب می نمایند. قبل ازهرچیز باید تعریفی از انتزاع در هنرهای تجسمی ارائه نماییم :

رویین پاکباز در دایره المعارف هنر در ذیل معنی و مفهوم انتزاع می گوید:

 « درمعنای عام ، جداکردن صفت یاخاصیت مشترک میان چند چیز، و تاکید براین وجه مشترک است. به عنوان مثال می توان انتزاع دایره را صورت انتزاعی تمامی چیزهای گرد دانست. 

منتقدان معتقدند که انتزاع به نوعی ملموس واستخراجی از طبیعت است، تصور کنید هنرمند نقاش از طبیعتی بیجان با رنگ و روغن نقاشی بکشد ودر زمانی که رنگها خیس هستند روی آن نقاشی را با کاردک پاک کند و سپس فضای  باقیمانده  ناشی از درهم شدن رنگها را 90 درجه بچرخاند وسپس روی تعادل آن از حیث تیرگی وروشنی رنگ کار کند آنگاه بیننده حس می کند این تابلوبرگرفته شده از یک فضای خیالی و نوعی توهم است. 

یا تجسم کنید یک عکاس از نورها و سایه ها و ترکیب غبار داخل یک اتاق عکسی تهیه نماید که چون بیننده برای ان منشا واقعی قائل نیست ، آنرا آبستره و کاملاً زائیده ذهن فرض می نماید؛ این درحالی است که عکاس از یک انتزاع شکل گرفته عکاسی کرده و کاملأ زائیده ذهن نیست 

انتزاع در نقاشی کودک ناشی از دلایل زیر می‌تواند باشد:

1-ذهن کودک هنوز در دنیای حقیقی به سر می برد ، اشکال واقعی را نیز  می بیند ولی آن را کاملاً نمی فهمد دراصل وقایعی را که مشاهده می کند از دریچه احساس خود به آنها می نگرد.( کودکان آنچه را می فهمند و لمس می کنند زودتر به تصویر می کشند).

2-کودک آنچه در عالم واقع هست را درک می کند و می فهمد ولی دستش او را یاری نمی کند تا آن موضوع را ترسیم کند . در حقیقت ذهن ، چشم (عینیت) و دست یکدیگر را حمایت نمی‌کنند یا حمایت ضعیف است.

3-  کودک ساختارها را با مداد می زند، یعنی مداد بیشتر او را به جنبه های واقعی اشیاء  نزدیک می کند  ولی وقتی رنگ خصوصاً رنگ گواش، آبرنگ استفاده می نماید، مقهور هیجانات ناشی از رنگ می شود و فضای نقاشی انتزاعی می‌شود

اصولاً یکی از روشهای شناخت جهان ، مخلوط شدن با آنست ، کودک با جهان به گونه‌ایی   خود  را مرتبط  می‌داند  که  آسمان و زمین و موجودات را یکی می بیند، بالا و پایین برایش یک معنا دارد برای همین ممکن است پیکره ها درکادر کاغذی اش که به منزله جهان و دیدگاه اوست پراکنده تصویر شوند. وقتی کودک بالای کاغذ را رنگ آبی می‌کند صرفاً‌ معنی آسمان را ندارد و شاید منظورش آب دریا یا رودخانه است. حال گر از او بپرسیم آیا آسمان را می‌کشی؟ کودکی که اعتماد به نفس دارد ممکن است  حرف ما را تائید نکند و بگوید رود خانه ، حوض ، دریا و … است، برخلاف این کودکان گروهی نیز هستند که عدم شناخت وقضاوت سریع ما باعث می شود علیرغم نظرشان قضاوت ما را تایید کنند. بهترین کار آنست که بپرسیم چه رنگ زیبایی! منظور تو چیست ؟ 

و اگر او گفت آسمـان است میتوانیم پیشنـهاد کنیـم پرنده ایی برایش بکشد – (که گاهی او قات پرنده بر کل آسمان غلبه می کند یا با همان رنگ آبی روی آبی می کشد چرا که او روح پرنده را با آسمان یکی می داند و این چیزی نیست غیرازهمان انتزاع مطرح شده ) اگر او گفت دریا ست می توانیم ازاو بخواهیم درآن ماهی بکشد  (تصویر 3) و…در اینجا  نباید حضورپر رنگ وخاصی داشته باشیم یعنی بدون هیچ آمادگی قلم یا مداد را از او گرفته و برایش شکل بکشیم زیرا این یک مداخله آ شکا ر و غیر کارشناسانه در نقاشی و فضای رویایی اوست .

گاهی اوقات  تصویری  که  توسط  مربی  یا والدین در نقاشی کودک  کشیده می شود توسط  کودک با رنگ پوشیده می شود.  کودک تحت تاثیر رنگ‌ها و نورهای اطراف که آ نرا درخود نیز می‌بیند، نقاشی را رنگ می‌کند و به شرط  آنکه به تعین عقلی مناسبی رسیده باشد نور و رنگ را واقعی‌تر نمایش می‌دهد ( مثل تصویر 4و5 )

اگر مربی یا استاد به گونه ای با کودک رفتار نماید  که کودک حضور او را عادی تلقی کند با موارد جالبی روبرو می شود بطور مثا ل ممکن است کودک  تصویری   فیگوراتیو (غیرانتزاعی)  بکشد ولی آنرا زیر رنگها  مدفون  کند. نگارنده   با کودکی بر خورد کرد سه و نیم ساله که تصویر پدرش را کشید و دور گردن او را مملو ا ز مارها کرد و سپس شروع به رنگ کردن مارهاکرد که با رنگ کردن مارها تصویر پدرش نیزکاملاً رنگ شد  وقتی ازاو پرسیده شد  چرا روی مارها را رنگ می کنی گفت : پدرم در خطر بود و من او را نجات دادم

حقیقت آنستکه خیلی اوقات ما نیز در رویاهایمان دشمنان یا انرژیهای منفی که نمی توانیم  آن‌ها  را  بصورت  واقعی و با چشم عادی ملاقات  کنیم  را درک می کنیم و روان  ما در مقابل آن انرژیها ( اعم از مثبت و منفی با توجه به مقدار و ارزش آن ) تصاویری را ایجاد می نماید ( برای همین رویاها دارای تاویل و تعبیر هستند ) نا خود آگاه ما خیلی از این مشکلات را شناسایی وطرق مقابله را بیان می کند یا بالعکس حفظ خیلی ازکیفیات خوب را به ما می نمایاند ولی گویی  سیستمی خاص و محافظت کننده  آن مشاهدات را پاک می کند تا ذهن ما  بیهوده درگیر نگردد و رابطه ما با واقعیت دچار اشکا ل نشود .

پس اگر کودک آسمان آبی راکشید و به سفارش ما خواست شیئی مثل پرنده ، ابر، و…. به آن بیفزاید در این زمان بد نیست به همان رنگ آبی اندکی رنگ دیگر بیفزاییم و این‌بار از او بخواهیم  با رنگ جدید که  یک کنتراست (تضاد ) با رنگ  زمینه پیدا کرده شی را ترسیم کند یا اگر از ما خواست دقیقاً  روی طرح او (ناشی ازجای قلمش ) رنگ بگذاریم . دراصل ما باید طوری با ناخود آگاه کودک همراه باشیم که طرحی که ایجاد میکنیم مال او و از جنس ذهنیت او باشد. 

وقتی با پیچیدگی های مطرح شده بالا برخورد می کنیم با کودک چگونه باید برخورد کرد؟

از دیدگاه ها و نظریات کارشناسان ( خصوصا ً کسانی که در عرصه‌ی عملی حضورمستمر داشته اند) بهره بگیریم. آن‌قدر در همان خط خطی‌ها یا رنگهای  ظاهراً بی مفهوم کودکان  آگاهی نهفته است که کارشناسان با  تجربه گاهی  با نکات جالب توجه و حتی با استعداد‌ها و ظرفیت‌های خاص کودک برای آینده  آشنا می‌شوند.

3- یاد بگیریم هرچیزی که کودک نقاشی می‌کند و ما آن‌را نمی‌شناسیم نفی نکنیم و سعی درضبط آن نقاشیها کرده منتهی با توجه به اینکه جوهره انسانی با پیشروی و بالندگی توام است .باید نفس کار کردن را در کودک تشویق و ترغیب گردد

کودک را تشویق نماییم تا نقاشی را تمام نماید؛ تمام شدن نقاشی به معنای پربودن   آن نیست بلکه اگر کاربصورت رنگی ایجاد شده وقسمتهای رنگ شده با قیمانده است ازکودک بخواهیم آن قسمتها را رنگ کند حتی میتوانیم چند رنگ روشن درست کرده تا او انتخاب نماید ، بد نیست اولیاء نیزازبعضی کیفیتهای بصری مثل تناسب ، تعادل ، ریتم آگاهی داشته باشند. دیدن آثار هنری عکاسان، نقاشان و هنرمندان بزرگ در درک و شناخت بهترتعادل و تناسب  به ما کمک می کند و دانش بصری ما را تقویت می‌کند

کارهای تکراری کودک را تشویق  ننماییم. از او بخواهیم تجربه های جدیدتر هم داشته باشد به طورمثال اگر کودک همیشه یک فضای رنگی خاص را تصویرکرد و نام آنرا جنگل گذارد و برای بار دوم آن را دوباره تصویرکرد از او بخواهیم تا در آن جنگل شیئ دیگری نیز اضافه کند در کنار این درخواست   خودمان را نیز در این زمینه محک زده و ببینیم اگر ما جای او بودیم چه چیزی به نقاشی اضافه می کردیم. مجدداً یادآوری می‌شود که مربی یا کارشناس آموزش کودک در عین آنکه نکاتی را می‌داند باید پیشنهادش از جنس خود کودک باشد. یادمان باشد کارهای خلاقه و نوی او را تشویق نماییم .

اصولاً کودکی که کارهای تازه میکند مجبور است تا محقق باشد و در ذهن یا تخیلش بدنبال تازه‌ها بگردد و در اطراف خود درست بنگرد که درهر دوصورت نقاشی برای او یک محرک مناسب محسوب میشود

کودکان صداقت را درک کرده و آنرا می پسندند  لذا هر گونه تشویق  ظاهری که فقط  برای دل خوش کردن  کودک باشد می تواند مضر باشد؛ والدین یا مربی می تواند گاهی با کودک درمورد آن کار گفتگو کنند و سپس نظرشان را بگویند و به نظر کودک نیز احترام بگذارند تا زمینه ابراز نظرکودک نیز در آینده فراهم گردد.

د: کارهای کودک را با ذکرتا ریخ و چنانچه توضیحی ازخود کودک (یا مشخصه خاصی ازحال وهوای پیرامونی کارکودک مثل سردی یا گرمی شدید بارانی یا بیماری و… وجود داشت ) درپشت اثرنوشته شود وکارها را در یک پرونده اختصاصی ذخیره نمایند

چنانچه کارها زیاد و حجم آن فضای زیادی را اشغال کرد می توان با نظرکارشناس بعضی را جدا و مابقی را در کامپیوتر اسکن و تصاویر زیادی را دریک سی دی جای داد.

نکته مهمی که دراین زمینه باید توجه کرد آن است که: والدین وحتی مربیان ازقضاوت  سریع در مورد کارها خودداری نمایند. یک محقق اصل  بی طرفی و نگاه خالص خود را معطوف به همه جوانب اثر می کند. به طور مثال ممکن است کودکی به دلیل عشق و احترام به اولیاء یا قدیسان فضایی انتزاعی و ظاهراً متمایز از تعاریفی که بزرگ‌تر ها می‌شناسند را ترسیم و نقاشی نماید این درحالیست که کودک در هنگام اجرای اثر ازاینکه یک اثر مهم  وباارزش را به تصویرکشیده  بسیار خرسند است. لازم است در برخورد با چنین نقاشی‌هایی از کودک صرفاً به مکتوب کردن توضیح کودک در پشت نقاشی اکتفا کرده و یا با مربی آگاه به تحلیل آثار کودک مشورت نمایند 

نتیجه این‌که: وقتی والدین (و بعضی اوقات مربیان) که با یک اثر جدید و غافلگیر کننده با سبک و سیاق انتزاعی برخورد می‌کنند به جای کلمات  «ارتباط برقرار     نمی کند» یا « چه چیزی برای گفتن دارد ؟ »   بگویند« ما  زبان بصری آن‌را نمی فهمیم » و لازم است با دانش آن‌ آشنا شده یا به زمان بسپارند. والدین برای ارتقا دانش بصری خود می توانند در کلاسهای مبانی هنرهای تجسمی شرکت جسته ویا در این زمینه مطالعاتی داشته باشند



[ چهارشنبه 91/10/27 ] [ 10:29 عصر ] [ شبنم موحد ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

الکسا