نخستين معلم، خدا است:« وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا» (بقره/31)
[به آدم نام هاي (اشيا و خواص و اسرار چيزهايي را که نوع انسان از لحاظ پيشرفت مادي و معنوي آمادگي فراگيري آن ها را داشت، به دل او الهام کرد و بدو) همه را آموخت...]
دومين معلم، پيغمبرانند:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ (روم/47)
[ما پيش از تو، پيغمبران بزرگواري به سوي اقوام خود روانه کرده ايم و ايشان براي آنان دليل ها و برهان ها ذکر کرده اند و بديشان معجزات روشني نموده اند...]
سومين معلم، علما و فرزانگانند:
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا (احزاب/39)
[کساني هستند که رسالت هاي خدا را مي رسانند و از او مي ترسند و از کسي جز خدا نمي ترسند، و کافي است که خدا حسابرس باشد...]
معلمي شغل نيست، هنر است؛ عشق، ايثار و فداکاري ست.
اي باغبان دلها دل را به تو سپردم سيراب کن زعلمت کوير تشنهام را بعدش بکار درختي پر بار ز مهرباني تا بار آن ببارد بر بوستان دلها جاري شود چو خوني در جان بيتوانها.
اين روز عزيز را گرامي ميدارم و به شما تبريک ميگويم.